خلاقیتکده شریف

ارائه خدمات تخصصی آموزش خلاقیت با بهره گیری از برترین کارشناسان حوزه خلاقیت
  • خلاقیتکده شریف

    ارائه خدمات تخصصی آموزش خلاقیت با بهره گیری از برترین کارشناسان حوزه خلاقیت

مشخصات بلاگ
خلاقیتکده شریف

وبلاگ خلاقیتکده شریف که متعلق به سایت خلاقیتکده شریف می باشد به طور روزانه به انتشار اخبار مربوط به خلاقیتکده و همچنین مقالات علمی در مورد تکنیک های پرورش خلاقیت و ... می پردازد.
ما را در اینستاگرام و آپارات نیز دنبال کنید.

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۹ ق.ظ

تکنیک پی ام آی برای پرورش خلاقیت

سلام به همه دوستان عزیز خلاقیتکده

امروز می خواهیم یک تکنیک برای پرورش خلاقیت را به شما یاد بدهیم. پیشنهاد میکنیم آن را برای خود و فرزندانتان امتحان کنید و نتیجه اش را با ما در میان بگذارید اگر از این کار خوشتان آمد از این به بعد تکنیک های بیشتری را به شما یاد خواهیم داد.

متن زیر را به دقت بخوانید و آن را روی یک موضوع دیگر به انتخاب خودتان پیاده کنید.

 

تکنیک پی . ام . آی(P.M.I)

انسان ها عموما در مواجهه با مسائل یا حل آن ها به طرف مسائل منفی گرایش بیشتری از خود نشان می دهند. مردم نسبت به همه چیز یک حس بدبینی و شک و تردید دارند. اما در این تکنیک هدف این است که ذهن کودکان را در ابتدا تا حدی به طرف نکات مثبت یک قضیه و سپس نکات منفی آن سوق دهیم و در انتها یک سری نکات جالب، نه (+) ونه(-) را با عبارت چه جالب می شد اگر... ارائه کنیم.

این تکنیک بهترین روش برای حل مسائل از زوایای گوناگون است با این محوریت که اولویت اول مثبت اندیشی، دیدگاه های نو و مثبت است، سپس به نکات منفی و جالب نیز توجه می شود.

مثال: فرض کنید قرار است در مورد سوسک های آپارتمان صحبت کنیم و از تکنیک P.M.Iبرای ایده هایی در این خصوصاستفاده کنیم. همیشه وقتی صحبت از سوسک به میان می آید، بیشتر مردم فکر می کنند که باید به نکات منفی این جاندار سیاه رنگمزاحم در آپارتمان ها توجه کنند. اما در تکنیک P.M.I  این خاصیت زیر سوال می رود و شما باید ابتدا به نکات مثبت، بعد نکات منفی و در آخر نکات جالب توجه کنید. خود این دسته بندی کمک می کند که از انحصارات و محدودیت های فکری رهایی یافته و موضوع را با یک دید خوشبینانه مورد بررسی قرار دهد.

حال به پاسخ های این سوال توجه کنید. نقش سوسک ها در خانه ها چیست؟

  • سوسک ها خانه را از یکنواختی در می آورند.
  • سوسک ها دزدها را فراری می دهند. البته آن دسته از دزدهایی که از سوسک می ترسند.
  • سوسک ها به ما می گویند که قدر زندگی و هر آنچه خداوند به ما داده است را بدانیم .
  • وقتی که ما خیلی غذا خورده ایم و توان بلند شدن نداریم، حضور یک سوسک ما را به وجد و حرکت وا می دارد.

و حالا نکات و ایده های منفی درباره سوسک ها:

-          سوسک ها می توانند عامل کثیفی خانه ها باشند.

-          سوسک ها موجوداتی ترس آور و چندش آور هستند.

-          سوسک ها باعث فرار اعضای خانه از محل زندگیشان می شوند.

و در آخر نکات جالب:

-           چه جالب می شد اگر سوسک ها به دانشگاه می رفتند.

-          چه جالب می شد اگر سوسک ها موزیسین می شدند.

-          چه جالب می شد اگر سوسک ها به رنگ های آبی، سبز و قرمز بودند.

-          چه جالب می شد اگر سوسک ها چشمک می زدند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۴ ، ۱۱:۱۹
خلاقیتکده شریف
چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ب.ظ

همة کودکان نابغه اند اگر...

بسیاری از متخصصان معتقدند که همة کودکان به طور ذاتی نابغه ­اند. آن­ها معتقدند شکوفایی کودکان رابطة مستقیمی به نوع نگاه و دید والدین، معلم و اولیای مدرسه دارد. برای داشتن کودکانی نابغه لازم است در درجة اول، آن­ها را باور داشته و در درجة دوم مهارت و دانش لازم را برای تربیت­شان داشته باشیم.

برای درک بهتر این موضوع آزمایش جالبی را برای­تان توضیح می­دهیم که سالیان قبل انجام شده ­است. در این آزمایش به دو آموزگار کلاس­های درسی متشکل از دانش ­آموزان دادند.

به آموزگار اول گفتند که شاگردان کلاس همگی نابغه و باهوش هستند، اما سعی می­کنند شما را گول­ بزنند. آن­ها خودشان را تنبل نشان می­دهند، تکالیف­شان را به درستی انجام نمی­دهند و از مشق شب بیزارند. به حرف آن­ها اهمیت ندهید، چون از عهدة انجام همة کارها برمی­آیند. تنها باید در برابرشان صبور باشید. به آموزگار دوم نیز کلاسی دادند و گفتند که این دانش ­آموزان بهرة هوشی متوسطی دارند و ما انتظار داریم نمره­ هایشان هم در همان حد متوسط باشد. در واقع هر دو گروه این دانش­ آموزان بهرة هوشی متوسطی داشتند. فکر می کنید بعد از یکسال چه اتفاقی افتاد؟؟

همانطور که انتظار می­رفت، دانش ­آموزان نابغه به اندازة یک­سال از دیگر دانش ­آموزان جلو افتادند و این تنها به دلیل تفاوت دیدی بود که آموزگار نسبت به آن­ها داشت.

متخصصان مسائل آموزشی بر این باورند که آموزش، ارتباط مستقیمی با نحوة دید اولیای مدرسه و والدین دارد. اگر معلمی احساس یاس و نومیدی کند، اگر تصویر ذهنی­ اش از خود، یک انسان حقوق بگیر باشد و اگر برای کار خود اعتبار و ارزشی قائل نباشد مطمئناً این معلم نمی­تواند بچه ­ها را به خوشبختی و سعادت برساند، اما بالعکس اگر معلمی تصویر ذهنی مثبتی از خود داشته باشد و از شغل خود احساس لذت و رضایت کند، می­تواند به بچه ­ها امید، نشاط و حس رسیدن به موفقیت بدهد.

این والدین و معلم­ها هستند که جسارت بودن را به بچه­ ها می­ آموزند. در زندگی رنج­های بسیاری وجود دارد که ما باید یاد بگیریم چگونه از مقابل آن­ها عبور کنیم. همیشه موفقیت به معنای کسب نمرات خوب در مدرسه و دانشگاه و اخذ مدرک تحصیلی نیست، موفقیت می­تواند در نحوة مواجهه ما با ناملایمات باشد.

یکی از مشکلات نظام­های آموزشی این است که صرفاً به افزایش اطلاعات و دانش بچه­ ها فکر می­کند. در­حالی­که وظیفة اصلی و خطیر نظام تعلیم و تربیت، درست فکر­کردن، تصمیم­ گیری صحیح در مواقع ضروری، عقلانی عمل­ کردن و در مواقع نیاز، عاشقانه برخورد­کردن است.

همه بچه ­ها نابغه ­اند اگر تصویر ذهنی سالمی از خود داشته باشند. شاید زمانی برسد که تصویر ذهنی سالم و خلاق در بچه­ ها شکل بگیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۴ ، ۱۲:۵۱
خلاقیتکده شریف

همیشه می­ توانی خورشید را در درون خود بیابی کافیست در تکاپوی یافتن آن باشی

خودارزشمندی تجربه توانا بودن برای رویارویی با مسایل اساسی زندگی و احساس شایستگی و خودباوری است. احساس‌ ارزشمندی‌ از اوایل‌ کودکی‌ در کودکان شکل‌ می‌گیرد و والدین مهم­ترین عامل رشد این احساس در آن­ها هستند. یکی‌ از راه­های‌ ایجاد عزت‌ نفس‌ در فرزندان‌، آگاهی‌ به‌ وجوه‌ مثبت‌ وجود آن­ها و بیان‌ و تاکید بر آن‌ در طول‌ زندگی‌ است. دومین‌ روش‌، پذیرش‌ بی‌قید و شرط‌ فرزندان‌ است‌. وقتی‌ فرزند خود را آن­طور که‌ هست‌ بپذیرید و با انتقادهای‌ پی‌ در پی‌ و دایمی‌ بدون‌ فرصت‌ دادن‌ به‌ او به‌ جنگ‌ احساس‌ ارزشمندی‌ در او نروید، وقتی‌ محبت‌ خود را بدون‌ قید و شرط‌ و با صداقت‌ کامل‌ به‌ او ابراز کنید، احساس‌ ارزشمندی را‌ در او تقویت‌ کرده‌اید.

خود ارزشمندی در کودکان

والدین ترجیحاً اصول زیر را در رفتار با کودکان و نوجوانان جهت رشد خودارزشمندی رعایت کنند:

1-کودکان خود را با عشق و احترام بزرگ کنید و این احساس را در آن­ها ایجاد کنید که به اندازه کافی خوب و قابل قبول هستند.

2-در محیطی حمایت کننده، نقش­های مناسب و قابل اجرا به آن­ها محول کنید.

3-از آن­ها متناسب با توانایی­هایشان انتظار و توقع داشته باشید.

4-آن­ها را دچار تناقص نسازید.

5-برای کنترل آن­ها به رفتارهایی نظیر مسخره­ کردن، ایجاد احساس گناه، تحقیر­کردن و سوء رفتار جسمی متوسل نشوید.

6-از هر فرصتی استفاده کنید تا به آن­ها نشان دهید که به شایستگی و خوب بودنشان اعتقاد دارید.

7-آن­ها را برای آشکارساختن احساسات غیرقابل قبول، مجازات نکنید.

8-توانایی خویشتن­داری را در آن­ها پرورش دهید.

9-آن­ها را به اندازه ­ای حمایت و محافظت کنید که یادگیری و اعتماد به نفس­شان خدشه ­دار نشود.

10-احساسات و افکار آن­ها را ارزشمند و با اهمیت تلقی کنید.

این نکات در نظام آموزشی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. البته باید بدانیم احساس خودارزشمندی به معنای ایجاد غرور کاذب در کودکان نیست. ما نمی­خواهیم افرادی خود شیفته تربیت کرده و به جامعه تحویل دهیم. ما می­خواهیم افرادی تربیت کنیم که از حضور و نفس کشیدن­شان در روی کره زمین احساس خوبی داشته باشند. افرادی که به خوبی با دیگران ارتباط برقرار می­کنند، اطرافیان را دوست دارند، برای خودشان ارزش و اعتبار بالایی قائل هستند.

ماکسول مالتز، تمرین­های زیادی برای تقویت احساس رضایت از خود و تصویر ذهنی مثبت ارائه می­دهد. یکی از بهترین این راه­ها نگاه کردن به خود در آینه است و این نگاه کردن در آینه، عملی برای رهایی است. رها­سازی تصویر جسم خود از نزول بهمن ­وار نیروهایی که می­تواند آن را در خود غرق کند.

نگاه کردن به خود یعنی نجات خود از شلوغی­ها و هیاهوهایی که صورت ما را پوشانده است. هیاهوهایی که قدرت تفکر، تامل، اندیشه، احساس کردن و حتی تنفس را از ما گرفته است. باید فعالیت­هایی در مدرسه انجام دهیم که احساس خوشبختی، شادی و زندگی در دانش­ آموزان ایجاد شود.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۵:۰۷
خلاقیتکده شریف

خلاقیت یکی از مفاهیمی است که نیاز به تفکر واگرا دارد. تفکر واگرا از عرف و عادت دور است، سنت شکنانه بوده و بین امور به ظاهر نامربوط ارتباطی هوشمندانه برقرار می­کند. حال این سوال مطرح می­شود که چگونه می­توانیم به عنوان معلم، خلاقیت و تفکر واگرا را در میان دانش­ آموزان تقویت کنیم؟ در این مقاله روش­هایی را پیشنهاد می­کنیم­:

تکنیک بارش افکار را آموزش دهید

به بچه­ ها بیاموزید که وقتی قرار است برای مساله­ ای ایده بدهند، از تکنیک بارش افکار استفاده کنند. به این ترتیب که یک کاغذ بردارند و توی آن هرچیزی که به ذهن­شان می­رسد، فارغ از اینکه چقدر نامرتبط یا خنده­ دار است، بنویسند. آن­ها را تشویق کنید که این ایده­ ها را در کلاس بخوانند و از به زبان آوردن افکار خنده­ دارشان خجالت نکشند. می­توانید در زمان­های استراحت بین دو درس از آن­ها سوالاتی بپرسید و بخواهید که به پاسخ آن فکر کنند. به عنوان مثال؛ از یک کتاب چه استفاده­ های دیگری می­توان به جز خواندن آن کرد؟ یا یک آجر چه کارکردهای دیگری به جز ساختمان­ سازی دارد؟ از آن­ها بخواهید حداقل پنج تا ده ایده را که به ذهن­شان می­رسد بنویسند.

اجازه دهید گاهی خارج از چارچوب­های معمول عمل کنند

همیشه از بچه ­ها انتظار می­رود که در کلاس آرام و منظم بنشینند. البته لازم است که این قاعده در کلاس رعایت شود ولی نه همیشه! اجازه دهید در برخی کلاس­ها مانند ورزش، نقاشی و حتی ریاضی، آن­ها به شیوه­ ای متفاوت عمل کنند. به عنوان مثال یک مسالة ریاضی را مطرح کنید و سپس از بچه­ ها بخواهید که تا فردای آن روز یک روش خلاقانه برای یاد دادن آن به یک نفر دیگر از خودشان ابداع کنند. به عنوان مثال از طریق ساختن یک شعر یا نوعی بازی شبیه لی لی جدول ضرب را با ریتم به یکدیگر یاد بدهند.

آن­ها را تشویق به کار گروهی کنید

کار گروهی به ­ویژه در میان بچه­ ها که هر کدام ساز خود را می­زنند، دشوار است. کارکردن در گروه، مستلزم پذیرش نوعی محدودیت است، زیرا فرد باید سعی کند در عین حال که ایدة خود را اجرا می­کند، با ایده ­های دیگران نیز هماهنگ شود. سعی کنید آن­ها را تشویق کنید که پروژه­ های دو الی سه نفره را به دست بگیرند و ایده ­های نوآورانه ­شان را با هم ترکیب کنند. ممکن است در ابتدا این هماهنگ­شدن برای آن­ها سخت باشد، اما اگر از دوران ابتدایی آن­ها را به کار گروهی عادت دهید، به­ مرور زمان یاد می­گیرند.

هیجان دانش­ آموزان  را درگیر موضوع درسی کنید

اگر قرار است موضوعی را به بچه­ ها تدریس کنید و دوست دارید در این موضوع خلاقانه عمل کنند، نوعی دغدغه و احساس مسئولیت یا هیجان در آن­ها ایجاد کنید. به ­طور مثال اگر قرار است آن­ها در درس علوم اجتماعی دربارة خشونت خانگی تحقیق کنند، باید بتوانید با ذکر نمونه­ های واقعی ذهن آن­ها را درگیر کنید تا آن­ها حس کنند خشونت خانگی اتفاقی است که احتمال دارد در دور و بر خودشان هم اتفاق بیفتد.

در کلاس جوی دوستانه ایجاد کنید

سعی نکنید یک فضای خصمانه و رقابت­ زده را در کلاس ایجاد کنید. جو کلاس باید مبتنی بر صمیمیت و احترام باشد تا با ایجاد فضایی از احترام، هر کسی جرات ابراز خودش را پیدا کند. بچه ­ها را به نام صدا کنید و مطمئن شوید که نام همة آن­ها را می­دانید و همه را در نظر­خواهی­ ها مشارکت دهید. مراقب باشید توجه­تان فقط معطوف به یکی دو دانش­ آموزی که بهتر صحبت و بیشتر مشارکت می­کنند، معطوف نشود که از بقیه غافل شوید. هر دانش ­آموزی باید فرصت یکسانی برای ابراز خودش داشته باشد. وقت کلاس متعلق به همه است و دلیلی ندارد اگر یک دانش­ آموز هوش کلامی بهتری دارد یا بیشتر صحبت می­کند تمام کلاس را به او اختصاص دهید.

به آن­ها یاد بدهید که برای گرفتن پاسخ سوالات­شان یک نقشه ذهنی ترسیم کنند. 

ترسیم یک نقشه ذهنی گاهی می­تواند ما را به پاسخ­های خلاقانه نزدیک­تر کند. این نقشه در واقع همان بارش افکار (تکنیک شماره یک)‌ است که به صورتی سازمان یافته و منسجم مرتب شده و یک روند منطقی­تر دارد. 

ترسیم نقشه ذهنی

کنجکاوی دانش­ آموزان را تشویق کنید

بعضی از معلمان دانش­ آموزان زیاد از حد کنجکاو را دوست ندارند، زیرا این دانش ­آموزان زیاده از حد سوال می­پرسند، به سادگی قانع نمی­شوند و وقت زیادی را از کلاس می­گیرند. این دانش ­آموزان ممکن است معلمان را ناکام کنند، زیرا معلمان کم ­تجربه در قبال این دانش­آموزان احساس ناتوانی می­کنند. غالباً دانش­ آموز هم از اینکه پاسخ سوالش را نمی­گیرد، ناکام می­شود و این چرخه ادامه پیدا می­کند. بهتر است معلمان در مقابل کنجکاوی­های زیاده از حد این دانش ­آموزان موضع دفاعی به خود نگیرند بلکه این کنجکاوی­ها را تشویق کنند و به آن فرصت بروز بدهند. هیچ اشکالی ندارد که یک معلم در صورتی که پاسخ سوالی را نمی­داند به دانش­ آموز بگوید «تا به حال از این جنبه به این موضوع نگاه نکرده بودم! به من اجازه بده در مورد سوالت بیشتر مطالعه کنم و بعد به تو پاسخ بدهم. خودت هم به سوالت فکر کن و چند روز دیگر درباره ­اش دوباره صحبت خواهیم کرد. خیلی خوشحالم از اینکه این­قدر خوب فکر می­کنی و این سوالات به ذهنت میرسد...»

­منابع (با تصرف و تلخیص) :

http://www.opencolleges.edu.au/informed/features/30-things-you-can-do-to-promote-creativity-in-your-classroom/

 

http://edtechreview.in/trends-insights/insights/1155-how-to-promote-creativity-in-your-classroom

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۹:۴۹
خلاقیتکده شریف
سه شنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

تعصبات- سنگ فکری ها

یکی از عوامل اساسی تضعیف نبوغ در هر جامعه تعصبات، سنگ فکری ها و سایر سنت هایی است که می تواند به تقویت باورهای مخرب مبدل شود. در یک جامعه ای که می خواهند زو به جلو حرکت کند باید بپذیریم که همیشه عده ای در برابر آن حرکت مقاومت می کنند. در ذهنیت افراد نیز وجود باورهای کلیشه ای و غلط عامل اساسی عقب ماندگی و ضعف های شخصیتی محسوب می شود.

مقصود از تعصب، آن مجموعه افکاریست که در طول زمان در مردم یک جامعه شکل می گیرد و به واکنش های عاطفی و احساسی به دور از هرگونه معیار عقلی و عقلانی منجر می شود. فرد متعصب در برخورد با یک مشکل، واکنش منفی نشان می دهد و برخوردی کورکورانه دارد.

تعصب می تواند به انحصارطلبی و خودبرتربینی در افراد یک جامعه منجر شود. مقصود از سنگ فکری نیز ایجاد جمود فکری و محدوداندیشی است که در اثر سال ها فکر نکردن و یا درست ندیدن، نشنیدن و نفهمیدن پدید می آید. سنگ فکری و تعصب باعث رشد پیش داوری، سطحی نگری شده و افراد را از فهم و استنباط عمیق مطالب دور می سازد. افراد متعصب به صورت و ظاهر قضایا نگاه می کنند و به کنه و ذات و ماهیت مسائل توجه ندارند. اگر در جامعه مردم بیش از حد به واکنش عاطفی و به دور از معیارهای عقلی دست بزنند، در اثر مرور زمان دچار عوام زدگی می شوند. اما خلاقیت مسیری متفاوت را پیش روی ما می گذارد و پیش بینی رفتارها را سخت و دشوار می کند. چون افراد خلاق به دنبال راه های جدید، محصولات جدید و ابداعات و نوآوری های بدیع هستند.

بستن ورودی و خروجی های فکر مهم ترین عامل رشد تعصب و سنگ فکری است

راز موفقیت و رسیدن به مرحله شکوفایی ذهنی، مسیری طولانی و پر رمز و راز دارد. در مدرسه نابغه ها باید تلاش شود که تا حد امکان با زمینه هایی که باعث توقف فکر یا ایجاد محدودیت در فرد می شود، مبارزه کرد. در این مدارس هیچ چیز کهنه، فرسوده و ایستا نیست و همه چیز رنگ طراوت، شادی و پویایی دارد.

یاد گرفتن نیاز به جذابیت دارد و جذابیت در تجربیات جدید یا احیای کلاس های پویا نهفته است. لازم است هر معلمی، هر روز در کلاس خود تغییر و شگفتی ایجاد کن. هیچ آموزش منحصر به فردی در کلاس های سنتی که معلم محور اصلی تدریس و سخنران است و دانش آموزان شنونده هستند، پدید نمی آید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۴ ، ۱۶:۰۷
خلاقیتکده شریف
دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۰ ق.ظ

تربیت ذهن کنجکاو

 کودکان نسبت به بزرگسالان از روحیة کنجکاوی بالاتری برخوردارند و در عین حال تجربیات شان در زندگی بسیار کمتر است؛ اما شاید این بی تجربگی زمینة مساعدی برای رشد خلاقیت باشد. یکی از ویژگی های خلاقیتکده شریف، توجه به کنجکاوی و ذهن پر سوال کودکان است. در مدارس سنتی به بچه ها به طور مرتب یاد داده می شود که به سوال ها، پاسخ های مناسب دهند، اما در خلاقیتکده شریف تلاش براین است که بچه ها بیشتر سوال کننده باشند و با طرح سوال های متعدد و متنوع ذهن شان را به کار اندازند.

یکی از بهترین شیوه های فعال سازی ذهن پرسشگر، تمرین طرح سوال است. در این زمینه تکنیکی وجود دارد به نام تکنیک چرا که بسیار مفید و قابل استفاده توسط والدین و معلم ها برای تقویت روحیه پرسشگری در بچه هاست.

در این تکنیک از بچه ها می خواهیم درباره یک موضوع با استفاده از سوال چرا "پرسش سازی" کنند. بهتر است در این تمرین به کمیت سوال ها اهمیت داده شود نه کیفیت آن ها. یعنی هر چه تعداد سوال ها بیشتر باشد، فرد برای پاسخگویی آماده تر است.

             چند نمونه: با استفاده از تکنیک چرا:

  • ·         ایده هایی برای گذراندن اوقات فراغت خود در تابستان بدهید.
  • ·         ایده هایی در مورد سرگرمی ها ارائه دهید.
  • ·         ایده هایی برای شناسایی کشورهای جهان ارائه دهید.
  • ·         ایده هایی برای شناخت مردم ایران ارائه دهید.
  • ·         ایده های جدید درباره سفر به کرات دیگر ارائه دهید.

 

نکته مهم در این تمرین، این است که سوال ها می توانند هم ارائه دهنده ایده ها و اندیشه های نو باشند و هم می توانند در قالب انتقاد از وضع موجود و ارائه راه کارهای مطلوب برای آینده مطرح شوند.

 1-چرا بچه ها وقتی که از کلاس درس بیرون می آیند، جیغ می کشند (انتقادی)

2-چرا بچه ها به هنگام خوابیدن، انگلیسی یاد نمی گیرند. (ارائه و پیشنهاد دهنده ایده ای نو)

 

 

روی پای تر باران به بلندای محبت برویم         

                           در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم

             

                                                                       سهراب سپهری

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۰
خلاقیتکده شریف
شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۷ ب.ظ

تقویت قوه تمرکز

انسان موجودی با انرژی­های فراوان در دورن خود است، اما آیا همۀ ما می­توانیم از این نیروهای بالقوۀ درونی، به درستی استفاده کنیم. آیا اگر همۀ بچه­ های ما، هوش انتزاعی بالایی داشته باشند، می­توانیم ادعا کنیم که خانوادۀ موفقی هستیم؟ یا اگر بچه ­های ما هوش انتزاعی بالایی نداشته باشند، باید این­گونه فکر کنیم که آینده موفقی نخواهند داشت؟ آیا فقط افراد باهوش در زمینه شغلی در آینده موفق خواهند بود؟ و بقیه مردم که به نظر عادی می­رسند، نمی ­توانند شغل­ مناسبی به دست آورند؟ یکی از ویژگی­های خلاقیتکدۀ شریف این است که به بچه ­ها قدرت شناخت و تمرکز بر روی انرژی­های درونی خود را می­دهد.

به عبارت دیگر هدف از تاسیس خلاقیتکدۀ شریف، ابطال نظریه­ های بالاست. ما می­خواهیم ثابت کنیم که تمرکز بر روی نیروهای درونی می­تواند از ما انسانی فوق بشری بسازد. بسیاری از افراد مشهور در جهان دارای هوش انتزاعی متوسط بوده و هستند. حتی امروزه بچه­های کند ذهن و حتی کودکانی که مبتلا به سندرم داون هستند را نمی­توان ناموفق دانست.

در مدارس خلاقیت، معلم­ها وظیفه دارند قدرت تمرکز بچه­ ها را روی نیروهای درونی­شان بیشتر کنند. در این مورد چند سال قبل سازمان کالوپ با 1500 زن و مرد موفق مصاحبه کرد تا مخرج مشترکی برای موفقیت پیدا کند، اما وقتی از این اشخاص سوال کرد که هوش را تعریف کنید به جواب غیرمنتظره­ ای رسید. اشخاص مهم در این بررسی، هوش را بهره هوشی تعریف نکردند و آن را به گرفتن نمره­ های خوب درسی ارتباط ندادند. بلکه آن را روشی برای اقدام، تعریف کردند. در نظر ایشان رفتار هوشمندانه، فقط انجام دادن کارهایی بود که آن­ها را به سمت هدفشان حرکت می­داد. آن­ها، هوش را توانایی برطرف کردن نظام­مند فعالیت­های وقت­گیری می­دانستند که کمکی برای رسیدن به هدف، نمی­کنند و یا از این بدتر میان آن­ها و هدفشان فاصله می­اندازند.

برایان تریسی در این باره می­گوید: "هرگاه شما به سمت هدف­ها و ایده ­هایتان حرکت کردید، رفتار هوشمندانه داشته­ اید. این حرکت، به میزان تخیل یا بهرۀ هوش شما بستگی دارد. به همین دلیل، اشخاصی که بهرۀ هوش متوسطی دارند و در مدرسه نمره ­های ضعیف می­گیرند، بیش از کسانی که مدارج تحصیلی عالیه را طی می­کنند، کسب درآمد می­کنند. این افراد، زمان و انرژی خود را صرف انجام فعالیت­هایی می­کنند تا به هدف­هایی که در زندگی برایشان مهم است، دست یابند."بیایید به بچه ها یاد دهیم که موفقیت در تمرکز بر اهداف است". اهدافی که شما با نیروهای درونی هر انسانی، می­توانید آن را به نتیجه برسانید.

بهتر است به جای سخت کار کردن، هوشمندانه­ تر کار کنیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۵:۵۷
خلاقیتکده شریف