خلاقیتکده شریف

ارائه خدمات تخصصی آموزش خلاقیت با بهره گیری از برترین کارشناسان حوزه خلاقیت
  • خلاقیتکده شریف

    ارائه خدمات تخصصی آموزش خلاقیت با بهره گیری از برترین کارشناسان حوزه خلاقیت

مشخصات بلاگ
خلاقیتکده شریف

وبلاگ خلاقیتکده شریف که متعلق به سایت خلاقیتکده شریف می باشد به طور روزانه به انتشار اخبار مربوط به خلاقیتکده و همچنین مقالات علمی در مورد تکنیک های پرورش خلاقیت و ... می پردازد.
ما را در اینستاگرام و آپارات نیز دنبال کنید.

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرزند پروری» ثبت شده است

سه شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۱۲ ب.ظ

هفت روش برای افزایش انگیزه و اشتیاق در کودکان

 

آیا قصه لاک پشت و خرگوش را به یاد می آورید؟

لاک پشت قصه ما مسابقه را برد، چون با انگیزه­ تر از خرگوش بود. او آنقدر تلاش و کوشش به خرج داد تا در نهایت به هدفش رسید.

انگیزه و اشتیاق داشتن یک اصل است که برای فرزند شما نیز ضروری است. بچه­ های با انگیزه، برای تجربة چیزهای جدید هیجان بیشتری دارند. آنها بدون بهانه­ جویی و غرزدن­های زیاد، تکالیف مدرسه (و نیز وظایفی که در خانه به عهدة آنهاست) انجام می­دهند و حرف شنوی دارند (بیشتر اوقات به جای "نه"،"بله" می­گویند).

تعجب ­آور نیست که این بچه ­ها در مدرسه نیز عملکرد بهتری داشته باشند. آنها همیشه نهایت تلاش خود را می­کنند. آموختن چیزهای جدید برای آنها یک چالش بوده و از آن لذت می­برند. مطالعات نشان می­دهد آنها نسبت به بچه­ های تیزهوشی که هیچ تلاشی نمی­کنند، اغلب اوقات عملکرد بهتری دارند.

هیچ­کس به اندازة خود شما، بر میزان انگیزه و اشتیاق فرزندانتان تاثیر ندارد. اعمال و رفتارهای شما می­تواند نگرش "من نمی­توانم" را در فرزندتان بپروراند و رشد دهد.

در این مقاله 7 روش، برای افزایش انگیزه و اشتیاق در کودکان به شما می­ آموزیم. کودک با به ­دست­ آوردن انگیزه و اشتیاق لازم در مسیر موفقیت در درس و زندگی قرار می­گیرد.

 

1)       به او یاد دهید که برای خود هدف­هایی داشته باشد.

با هدف­های کوچک شروع کنید. برای بچه­ های کوچک این اهداف می­تواند شامل بستن بند کفش یا فراگرفتن املاء صحیح اسم خودشان باشد. بچه­ های بزرگتر ممکن است بخواهند املاء صحیح یک لیست از کلمات دشوار یا دوچرخه سواری را یاد بگیرند. هر یک از موفقیت­های او را (چه کوچک و چه بزرگ) ارج بنهید. از یاد نبرید بچه ­هایی که در یک بخش، طعم موفقیت و پیروزی را می­چشند بیشتر مشتاق می­شوند چیزهای دیگری را تجربه کنند و یاد بگیرند.

 

2)      دربارة کارهای مدرسه صحبت کنید.

از او بپرسید" امروز مدرسه چطور بود؟" و بعد در این مورد وارد جزئیات شوید: "بامزه ­ترین اتفاقی که امروز افتاد چی بود؟"، "چه داستانی رو یاد گرفتی؟" و بعد خود را واقعاً مشتاق شنیدن پاسخ­ها نشان دهید. وقتی نسبت به امور مدرسه فرزندتان علاقه نشان دهید، او توجه بیشتری خواهد کرد و تجربة روزهای مدرسه را مشتاق­تر از قبل با شما در میان خواهد گذاشت.

 

3)     یادآوری موفقیت ها

تمام جایزه ­ها، کارت­های امتیاز، نشان­های افتخار و عکس­هایی از رویدادهای مدرسه را در یک آلبوم عکس بزرگ نگهداری کنید. هر گاه چیز جدیدی به این آلبوم اضافه کردید به او بگویید که نسبت به موفقیت­های او چقدر حس غرور و افتخار دارید. گه­گاه آلبوم را بیرون بیاورید و به پدربزرگ و مادربزرگ و بستگان دیگر نشان دهید. هرگاه روز بدی را سپری کرده بود، او را تشویق کنید به آلبومش نگاه کند و از موفقیت­های گذشته ­اش یاد کنید.

4)      به یادش بیاورید که اومی­تواند.

 تقریبا همة بچه­ ها دیر یا زود آیة یاس خواندن را شروع می­کنند و دائماً تکرار می­کنند که"نمی­تونم". در این شرایط بهتر است پیشرفت­ها و موفقیت­های او را به یادش بیاورید. در اموری که ضعف دارد به او کمک کنید ولی به او یادآوری کنید خودش نیز می­تواند مشکلاتش را حل کند.

 

5)     زمانی را برای با او بودن اختصاص دهید.

این برایش بهترین پاداش است. بعضی از والدین برای موفقیت­های خاص فرزندان­شان، پول و جوایز دیگری را (به عنوان پاداش) در نظر می­گیرند. اما این کار تنها یک چیز را به کودک می ­آموزد: به جای لذت­ بردن از غرور و افتخاری که از انجام یک کار خوب نصیبش می­شود، فقط برای جایزه و پاداش تلاش کند. سعی کنید به جای جایزه، زمانی را برای با او بودن اختصاص دهید.

 

6)      کودک را به نوشتن برنامه­ هایش تشویق کنید.

برای تشویق او به نوشتن یک تخته وایت برد ارزان خریداری کنید. از او بخواهید برای برنامه­ ریزی زمانی از آن استفاده کند. می­تواند برنامه ­های فردایش را روی آن بنویسد (وقتی هر یک از آنها را به پایان رساند، آن را از لیست خط بزند). همچنین می­تواند اهداف دراز مدت خود را بنویسد و آن را در جایی قرار دهد که پیوسته جلوی چشمانش باشد.

 

7)     توجه و تمرکز به خوبی های او

در بعضی خانواده ­ها، بچه­ ها به جای اینکه در هنگام انجام کار خوب، توجه دریافت کنند، در هنگام بدرفتاری بیشترین توجه را دریافت می­کنند. از آنجا که توجه شما برای کودک بسیار مهم است، سعی کنید این توجه را بیشتر به خوب بودنش بدهید، نه به بد بودنش! توجه کامل و همه جانبه، قوی­ترین نیروی محرک و انگیزاننده است که می­توانید به او هدیه کنید. زمانی را که صرف گوش سپردن و حرف زدن با او می­کنید باعث می­شود احساس خوبی نسبت به خودش پیدا کند و نیز او را تشویق می­کند که نهایت تلاش و کوشش خود را به­ کار ببرد.

در مقالات بعدی به سایر روش­های مناسب برای افزایش انگیزه در کودکان می­پردازیم.

 

منبع

کتاب ایجاد انگیزه و اشتیاق کریستین جی آمانسون

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۱۲
خلاقیتکده شریف
چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۵ ب.ظ

تقویت خودشناسی در کودکان

برای تقویت خودشناسی، از کودکان بخواهید به خودشان فکر کنند و نقاط ضعف و قدرت خود را بر روی کاغذ بنویسند و به سوال من کیستم؟ پاسخ دهند. کودکان باید روش گوش­ دادن به خود را بیاموزند. گوش دادن به خود باید در یک محیط آرام انجام شود. تا زمانی که من ندانم که کیستم چگونه می­توانم دیگران و خداوند را بشناسم؟ پس بخشی از تصویر ذهنی مناسب از دیگران، به تقویت تصویر مناسب از خود مربوط می­شود.

برای تمرین بیشتر از آن­ها بخواهید تا به سوال­های زیر پاسخ دهند:

1-       چه زمانی را برای خوابیدن می­ پسندی؟

2-       دوست داری با چه کسانی همسفر شوی؟

3-       چقدر با خودت حرف می­زنی؟

4-       چقدر از خودت عصبانی هستی؟

5-       چقدر در یک مهمانی به دیگران توجه داری؟

6-       آیا از شعر خودت خوشت می­ آید؟

7-       آیا وارد بحث­های سیاسی می­شوی؟

8-       آیا به ظاهرت اهمیت می­ دهی؟

9-       آیا دوست داشتی پانصد سال زندگی کنی؟

10-     آیا دوست داشتی اصلا به دنیا نمی­ آمدی؟

هنر برقراری ارتباط در مدرسه 

دانش­ آموزان، به مدرسه می­ آیند تا با هم بودن را تجربه کنند. مدرسه و زندگی در آن­ها باید به یک پدیده شگفت­ انگیز مبدل شود. بنابراین یکی از وظایف معلم­ها ایجاد ارتباطات مثبت و فراگیر میان کودکان است. بچه ­ها باید یاد بگیرند، همدیگر را دوست داشته باشند و به صحبت­های هم گوش فرا دهند. اگر قرار باشد بین دانش­ آموزان دیوارهای بلند ایجاد شود، پس تفاوت زندگی در خانواده با زندگی در مدرسه چیست؟ به هر صورت بدون ارتباطات سالم، تصویر ذهنی سالم ایجاد نمی­ شود. هر قدرکودکان بیشتر با هم بخندند، درس بخوانند و حرف بزنند، فضا سالم­تر می­شود.

عده­ ای از پدر و مادرها هراس دارند که کودکان، در ارتباطات­شان با افراد ناسالم آشنا شوند، طبیعی است که احتیاط در روابط بچه­ ها و مدیریت آن وظیفة اصلی والدین است، اما اگر همیشه از ارتباط بچه ­ها با همدیگر هراس داشته باشید آن­ها را از یک تجربه ناب انسانی محروم کرده ­اید. ما باید بیم و هراس و ترس را کنار گذاشته و بچه ­ها را با هم آشتی دهیم. آن­ها قرار است از همدیگر بهترین چیزها را بیاموزند. این فرایند را می­توان با بازی و تمرین­های گروهی ایجاد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۴ ، ۱۲:۵۵
خلاقیتکده شریف

خوشبختی موهبتی الهی است که همه می­توانند از آن برخوردار شوند. ممکن است در برهه­ ای از زندگی، یک فرد احساس نومیدی و پوچی کند. احساسی که فرد را از رسیدن به اهدافش دور می­سازد. متاسفانه بشر امروز اگرچه امکاناتش بسیار بیشتر از گذشته شده است، اما خوشبخت­تر زندگی نمی­کند. خوشبخت زیستن در ابتدا باید در ذهن فرد به وقوع بپیوندد.

خوشبختی یعنی سالم بودن و احساس خوب داشتن از لحظات زندگی. یعنی هر انسانی بتواند به پرسش­های ذهنی ­اش در مورد هدف زندگی، فلسفه حیات و نفس خود در جهان هستی پاسخ مناسبی دهد. ناگفته نماند مقصود از خوشبختی به معنای نفی مشکلات و عدم وجود آن­ها نیست. در واقع انسانی که اهداف بلندمدت ندارد، دچار ضعف شخصیت و عدم پکپارچگی می­شود.

تنش بخشی از زندگی همه انسان­هاست، اما خوشبخت زیستن هم جزو ذات و ماهیت یک زندگی سالم به حساب می­ آید. در اینجاست که باز مفهوم تصویر ذهنی مثبت مطرح می­شود. هر چند که خوشبختی الزاماً، هدف یک زندگی سالم نیست، اما دستاورد مهمی در زندگی بوده که فرد در آن هنر خوب زیستن را آموخته است.

بنابراین باید غم و غصه و افسوس خوردن­، برای از دست دادن فرصت­ها را فراموش کنیم و در کلاس­های درس به کودکان این فرصت را بدهیم که زندگی خلاقانه را تجربه کنند. زندگی خلاق، یعنی پویا بودن و زنده نگه داشتن خوشبختی که باید در زیر پوستمان آن را تجربه کنیم. امروزه باید کودکان را به فضای باز ببریم و از آن­ها بخواهیم به صدای ضمیر روشن درونشان گوش فرا دهند. آن­ها باید پلیدی­ها و زشتی­ها را از خود برانند و به روشنایی برسند. در ضمن نباید فراموش کنیم که در یک زندگی پر از احساس نشاط است که خلاقیت رشد و نمو پیدا می­کند. در واقع هر قدر کودکان ما احساس شادی، نشاط و هدفمندی کنند، بیشتر در جو خلاقیت قرار می­گیرند.

حال این سوال مطرح می­شود که چگونه می­توانیم دانش­ آموزان خوشبخت و نابغه تربیت کنیم؟ پاسخ ساده است. با افزایش اعتقاد و ایمان به خود و تصحیح الگوها و نگرش­های ذهنی آن­ها.

به این داستان توجه کنید" دو روز مانده بود به سی­ امین سالروز تولدم. آمادة ورود به دهه چهارم زندگی­ ام بودم و می­ترسیدم که تمام دوران خوشی زندگیم را پشت سر گذارده ­ام. طبق عادت همیشگی، اول صبح برای ورزش به پارک رفتم و مثل هر روز دوست کهنسالم را دیدم که برای ورزش به پارک آمده بود. او 79 سال داشت و با علاقه خاصی نرمش می­کرد، به او سلام کردم، او متوجه شد که من مثل هر روز نیستم و پرسید که آیا مشکلی برایم پیش آمده است؟ با خود فکر کردم که اگر به سن او برسم چگونه خواهم شد. برای همین از او پرسیدم بهترین دوران زندگی تو چه زمانی بوده؟ نگاهی به من کرد و گفت: "برای این سوال فیلسوفانه تو جوابی طولانی دارم. وقتی که بچه بودم، خانواده ­ام مراقبم بودند و همه نوع وسایل آرامش را برایم فراهم می­کردند و همه چیز عالی بود. آن زمان بهترین دوران زندگیم بود، وقتی به مدرسه می­رفتم و چیزهایی را یاد می­گرفتم، هر روز با آموختن چیزهای جدید احساس لذت می­کردم، آن زمان بهترین دوران زندگیم بود. وقتی که برای اولین بار شغلی پیدا کردم و مسئولیتی به من محول شد و در قبال کاری که انجام می­دادم، حقوق دریافت کردم، آن زمان بهترین دوران زندگی من بود. وقتی که عاشق شدم و با همسر آینده ­ام آشنا شدم، آن زمان بهترین دوران زندگی من بود. زمانی که اولین فرزندم به دنیا آمد و خانواده ما کامل­تر شد و احساس پدربودن پیدا کردم، آن زمان بهترین دوران زندگی من بود. زمانی که بزرگ­ شدن فرزندانم را دیدم و ناظر به سامان رسیدن آن­ها بودم، لذت سرشاری در خود احساس می­کردم، آن زمان بهترین دوران زندگیم بود و حالا من 79 سال دارم بدنم سالم است، احساس خوبی دارم، هنوز هم عاشق همسرم هستم و فرزندانم موفق هستند. اکنون بهترین دوران زندگی من است" (ناظری،1386).

چه تجربة زیبایی و چه زندگی پر بار و پر برکتی! این یعنی خوشبختی و خوشبخت بودن یعنی تصویر ذهنی مثبت از خود داشتن. وقتی انسان در هر سنی و در هر شرایطی خود را موفق و خوشبخت بداند، یعنی از سلامت ذهن برخوردار است و انسانی که ذهن سالمی دارد، انسانی پویا بوده که می­تواند خلاق و نوآور نیز باشد. باید به کودکان یاد بدهیم که چگونه باید با مشکلات کنار بیایند و چگونه از دل مشکلات، زندگی خود را بسازند.

کودکان امروز، نیاز به تقویت ذهنی مثبت از خود دارند. بگذارید آن­ها خودشان باشند. آیا کودکان نباید اشتباه کنند؟ اگر در کلاس­های درس اشتباهات را گناه فرض کنیم و بچه­ هایی را که اشتباه کرده­ اند، گناهکار معرفی کنیم، پس باید در انتظار مرگ خلاقیت باشیم. اشتباه ­کردن، پایة رسیدن به موفقیت است. هیچ استادکاری بدون اشتباه کردن، با تجربه و ماهر نمی­شود، هیچ مهندسی بدون اشتباه­ کردن با تجربه و ماهر نمی­شود، هیچ نویسنده­ ای بدون نوشتن و پاره­ کردن نوشته­ هایش موفق نمی­شود.

بدانید هر روز بهترین روز زندگی شماست.

پس برای بهتر­شدن تلاش کنید. معلم­ها و والدین نباید ذهن کودکان را نسبت به یکسری از مشاغل خاص معطوف، جهت­ دهی و دسته­ بندی کنند. مهم نیست که کودکان ما چه شغلی برای آینده انتخاب می­کنند، مهم این است در هر شغلی بهترین و نابغه­ ترین آن کار شوند. کلاس خلاق پایه ی مدرسه خلاق و مدرسه خلاق، پایه شهر خلاق و شهر خلاق، پایه کشور خلاق و کشور خلاق پایه جهان خلاق است. برای خلاقیت و خلاق شدن نیاز به تغییر نگرش معلم­ها و والدین، نسبت به خود، اطرافیان و جهان داریم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۴ ، ۱۴:۵۴
خلاقیتکده شریف
سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۱۲ ب.ظ

تکنیکهای پرورش خلاقیت- تکنیک ناپلئون

این تکنیک یکی از جذاب ترین تکنیک هایی است که می توانید برای تقویت خلاقیت فرزندانتان بکار گیرید. در این روش از فرزند خود بخواهید زندگی یکی از مشاهیر و شخصیت های ماندگار تاریخ را بخوانند، سپس سعی کنید با طرح مسائل مختلف از بچه ها بخواهید خود را به جای اشخاص معروف در نظر بگیرد و از زاویه دید آن ها سعی در حل مسائل کنند. حتی می توان این هم ذات پنداری را در مورد شخصیت های سیاسی و مدیران مشهوری انجام داد که در حال حاضر بر مسند کار هستند. مثلا می توان به بچه ها گفت خود را به جای شهردار تهران بگذارند و مسئله جمع آوری برف از سطح شهر و خیابان ها را در فصل زمستان بررسی کنند.
به پاسخ های بچه ها در این مورد توجه کنید:
· من اگر جای شهردار بودم، در روزهای برفی که مدارس تعطیل است از بچه ها می خواستم در جمع آوری برف کوچه کمک کنند.

· من اگر جای شهردار بودم از بچه های مشتاق برای جمع آوری استفاده می کردم.

· به بچه هایی که در جمع آوری برف کمک می کردند، جایزه های ویژه ای می دادم.

· اگر جای شهردار بودم از طریق رادیو و تلویزیون به مردم می گفتم در تمام کوچه ها و خیابان ها نمک پاشی کنند.

· اگر جای شهردار بودم به مردم می گفتم به جای پاشیدن این همه نمک بر روی خیارها که باعث مریضی شما مردم عزیز می شود ، می خواهم که نمکدان هایتان را به خیابان بیاورید و آنها را در کوچه و پس کوچه های شهر خالی کنید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۴ ، ۱۳:۱۲
خلاقیتکده شریف

همیشه می­ توانی خورشید را در درون خود بیابی کافیست در تکاپوی یافتن آن باشی

خودارزشمندی تجربه توانا بودن برای رویارویی با مسایل اساسی زندگی و احساس شایستگی و خودباوری است. احساس‌ ارزشمندی‌ از اوایل‌ کودکی‌ در کودکان شکل‌ می‌گیرد و والدین مهم­ترین عامل رشد این احساس در آن­ها هستند. یکی‌ از راه­های‌ ایجاد عزت‌ نفس‌ در فرزندان‌، آگاهی‌ به‌ وجوه‌ مثبت‌ وجود آن­ها و بیان‌ و تاکید بر آن‌ در طول‌ زندگی‌ است. دومین‌ روش‌، پذیرش‌ بی‌قید و شرط‌ فرزندان‌ است‌. وقتی‌ فرزند خود را آن­طور که‌ هست‌ بپذیرید و با انتقادهای‌ پی‌ در پی‌ و دایمی‌ بدون‌ فرصت‌ دادن‌ به‌ او به‌ جنگ‌ احساس‌ ارزشمندی‌ در او نروید، وقتی‌ محبت‌ خود را بدون‌ قید و شرط‌ و با صداقت‌ کامل‌ به‌ او ابراز کنید، احساس‌ ارزشمندی را‌ در او تقویت‌ کرده‌اید.

خود ارزشمندی در کودکان

والدین ترجیحاً اصول زیر را در رفتار با کودکان و نوجوانان جهت رشد خودارزشمندی رعایت کنند:

1-کودکان خود را با عشق و احترام بزرگ کنید و این احساس را در آن­ها ایجاد کنید که به اندازه کافی خوب و قابل قبول هستند.

2-در محیطی حمایت کننده، نقش­های مناسب و قابل اجرا به آن­ها محول کنید.

3-از آن­ها متناسب با توانایی­هایشان انتظار و توقع داشته باشید.

4-آن­ها را دچار تناقص نسازید.

5-برای کنترل آن­ها به رفتارهایی نظیر مسخره­ کردن، ایجاد احساس گناه، تحقیر­کردن و سوء رفتار جسمی متوسل نشوید.

6-از هر فرصتی استفاده کنید تا به آن­ها نشان دهید که به شایستگی و خوب بودنشان اعتقاد دارید.

7-آن­ها را برای آشکارساختن احساسات غیرقابل قبول، مجازات نکنید.

8-توانایی خویشتن­داری را در آن­ها پرورش دهید.

9-آن­ها را به اندازه ­ای حمایت و محافظت کنید که یادگیری و اعتماد به نفس­شان خدشه ­دار نشود.

10-احساسات و افکار آن­ها را ارزشمند و با اهمیت تلقی کنید.

این نکات در نظام آموزشی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. البته باید بدانیم احساس خودارزشمندی به معنای ایجاد غرور کاذب در کودکان نیست. ما نمی­خواهیم افرادی خود شیفته تربیت کرده و به جامعه تحویل دهیم. ما می­خواهیم افرادی تربیت کنیم که از حضور و نفس کشیدن­شان در روی کره زمین احساس خوبی داشته باشند. افرادی که به خوبی با دیگران ارتباط برقرار می­کنند، اطرافیان را دوست دارند، برای خودشان ارزش و اعتبار بالایی قائل هستند.

ماکسول مالتز، تمرین­های زیادی برای تقویت احساس رضایت از خود و تصویر ذهنی مثبت ارائه می­دهد. یکی از بهترین این راه­ها نگاه کردن به خود در آینه است و این نگاه کردن در آینه، عملی برای رهایی است. رها­سازی تصویر جسم خود از نزول بهمن ­وار نیروهایی که می­تواند آن را در خود غرق کند.

نگاه کردن به خود یعنی نجات خود از شلوغی­ها و هیاهوهایی که صورت ما را پوشانده است. هیاهوهایی که قدرت تفکر، تامل، اندیشه، احساس کردن و حتی تنفس را از ما گرفته است. باید فعالیت­هایی در مدرسه انجام دهیم که احساس خوشبختی، شادی و زندگی در دانش­ آموزان ایجاد شود.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۵:۰۷
خلاقیتکده شریف