تصویر ذهنی خلاق
دو بیمار به پزشک مراجعه کردند. قرار شد پزشک، تشخیص خود را در دو نامۀ جداگانه برای آنها بفرستد. پزشک برای یکی از آنها نوشت که حالش خوب است و بیماری خاصی ندارد. برای دیگری نوشت که وضعش اصلاً خوب نیست و برای افزایش طول عمر خود باید فوراً به کوهستان برود، اگر چه این امر کمک چندانی به او نخواهد کرد.
نامه ها به نشانی افراد فرستاده شد؛ مرد سالم جوان، این نامه را دریافت کرد که به زنده ماندنش امیدی نیست و وضعیت سلامتی اش خوب نیست. بیدرنگ از کارش دست کشید و به کوهستان رفت و پس از چندی مرد. مرد بیمار، نامۀ دیگر را دریافت کرد که حالش خوب است و بیماری خاصی ندارد. همین موضوع باعث شد بعد از چندی سلامتی خود را بازیابد و به زندگی ادامه دهد.
بر اساس این داستان و بدون شک مدیریت افکار و ذهن، یکی از مهمترین اصول تندرستی و سلامتی محسوب میشود. همة ما در زندگی شلوغ و در هم و برهم امروزی دچار استرس و برهم ریختگی ذهن میشویم. ذهن از قدرت بالایی برخوردار است، به طوریکه میتواند روح شما را کنترل کرده و تحت تاثیر قرار دهد. تجربه ثابت کرده هر انسانی که توانایی مدیریت ذهن خود را داشته باشد؛ کمتر دچار استرس و آشفتگی خواهد شد و میتواند خوشبختی و موفقیت را در سطح بالاتری تجربه کند.
همچنین تحقیقات نشان داده اند که اگر فردی به تفکر مثبت، باور و اعتقاد داشته باشد، خوشبختتر، راحتتر و با آرامش خیال بیشتری زندگی میکند و بالعکس فردی که دارای افکار منفی است، احتمالاً دارای سرنوشت بد و مخربی خواهد بود. بین تفکر و خلاقیت رابطه مستقیمی وجود دارد. اگر ما از تفکر مثبت برخوردار باشیم، این تفکر یقیناً باعث رشد روحیۀ خلاقیت در ما میشود. در کشورهای توسعه نیافته به دلیل فقر، مردم کمتر خلاق هستند، زیرا فقر مانع رشد تصویر ذهنی درست و مثبت انسانها از خودشان میشود، البته تجربه ثابت کرده که خلاقیت در هر جامعه ای که روح و احساس زندگی وجود دارد، دیده میشود.
جالب است بدانید که افرادی که در مناطق خوش آب و هوا زندگی میکنند، یعنی مکانهایی با دریا، درختان سبز، گل و گیاه و ...، دارای روحیه نشاط و خلاقیت بیشتری هستند. البته این یک اصل ثابت و غیر قابل تغییر نیست. چه بسیارند انسانهایی که در مناطق سردسیر یا حتی بیابانی زندگی میکنند و دارای روحیه خلاق هستند. مهم این است که طبیعت به هر صورتی که باشد، الگویی برای تربیت ذهن خلاق انسانهاست. بر همین مبنا توصیه میشود که کلاسهای درس از اتاقهای دربسته، کوچک و تنگ که جایی برای نفس کشیدن ندارد، بیرون آمده و به فضای باز، پراکسیژن و طراوت بخش طبیعت منتقل شود. کلاس خلاقیت کلاسی است در دل طبیعت برای درک بهتر خود، خداوند و هستی. کلاسی که باید آمیخته به رنگ، گل، سبزه، برف، باران و رنگین کمان باشد.
انسان بدون تفکر و خلاقیت، نه تنها انسان بلکه موجود زنده محسوب نمیشود. دانش آموزان به مدرسه می آیند تا موانع ذهنی و احساسیشان برطرف شده و توانمندیهایشان را بهتر بشناسند. اما آیا با روشهای سنتی میتوان کلاسی برای رشد نبوغ و اندیشه ایجاد کرد؟ آیا میتوان به آینده شغلی این بچه ها امیدوار بود؟ آیا ما، همه توانمندیهایمان را میشناسیم؟ آیا معلمها با صبر و تلاش، به تغییر زاویه دید بچه ها کمک میکنند؟
منبع: کتاب جامعه شناسی نخبه پروری، دکتر مهرداد ناظری