تعصبات- سنگ فکری ها
یکی از عوامل اساسی تضعیف نبوغ در هر جامعه تعصبات، سنگ فکری ها و سایر سنت هایی است که می تواند به تقویت باورهای مخرب مبدل شود. در یک جامعه ای که می خواهند زو به جلو حرکت کند باید بپذیریم که همیشه عده ای در برابر آن حرکت مقاومت می کنند. در ذهنیت افراد نیز وجود باورهای کلیشه ای و غلط عامل اساسی عقب ماندگی و ضعف های شخصیتی محسوب می شود.
مقصود از تعصب، آن مجموعه افکاریست که در طول زمان در مردم یک جامعه شکل می گیرد و به واکنش های عاطفی و احساسی به دور از هرگونه معیار عقلی و عقلانی منجر می شود. فرد متعصب در برخورد با یک مشکل، واکنش منفی نشان می دهد و برخوردی کورکورانه دارد.
تعصب می تواند به انحصارطلبی و خودبرتربینی در افراد یک جامعه منجر شود. مقصود از سنگ فکری نیز ایجاد جمود فکری و محدوداندیشی است که در اثر سال ها فکر نکردن و یا درست ندیدن، نشنیدن و نفهمیدن پدید می آید. سنگ فکری و تعصب باعث رشد پیش داوری، سطحی نگری شده و افراد را از فهم و استنباط عمیق مطالب دور می سازد. افراد متعصب به صورت و ظاهر قضایا نگاه می کنند و به کنه و ذات و ماهیت مسائل توجه ندارند. اگر در جامعه مردم بیش از حد به واکنش عاطفی و به دور از معیارهای عقلی دست بزنند، در اثر مرور زمان دچار عوام زدگی می شوند. اما خلاقیت مسیری متفاوت را پیش روی ما می گذارد و پیش بینی رفتارها را سخت و دشوار می کند. چون افراد خلاق به دنبال راه های جدید، محصولات جدید و ابداعات و نوآوری های بدیع هستند.
بستن ورودی و خروجی های فکر مهم ترین عامل رشد تعصب و سنگ فکری است
راز موفقیت و رسیدن به مرحله شکوفایی ذهنی، مسیری طولانی و پر رمز و راز دارد. در مدرسه نابغه ها باید تلاش شود که تا حد امکان با زمینه هایی که باعث توقف فکر یا ایجاد محدودیت در فرد می شود، مبارزه کرد. در این مدارس هیچ چیز کهنه، فرسوده و ایستا نیست و همه چیز رنگ طراوت، شادی و پویایی دارد.
یاد گرفتن نیاز به جذابیت دارد و جذابیت در تجربیات جدید یا احیای کلاس های پویا نهفته است. لازم است هر معلمی، هر روز در کلاس خود تغییر و شگفتی ایجاد کن. هیچ آموزش منحصر به فردی در کلاس های سنتی که معلم محور اصلی تدریس و سخنران است و دانش آموزان شنونده هستند، پدید نمی آید.